استارتاپها در نقش نظامهای بهرهبرداری نوین
ایانا: تکنولوژی در سالهای آینده زنجیره تأمین محصولات کشاورزی را با نظام جدید پیش خواهد برد. اگر استارتاپها در زنجیره تأمین درگیر شوند، میتوانند نظام جدید ارتباطی بین کشاورزان با کشاورزان و کشاورزان و مصرفکنندهها بسازند.
جانشینی فضای مجازی با دنیای سنتی، چند سالی است که جامعه را با تغییراتی روبرو کرده است. این موضوع پا به جهان اقتصاد هم گذاشته و فروشگاههای آنلاین، اپلیکیشنهای مختلف و بازارهای مجازی را در مقابل متقاضیان خود قرار داده است. تغییر در شیوه عرضه در بسیاری از محصولات و رویش استارتاپها (کسبوکارهای نوپا) قابل رویت است، اما آیا این محصولات خواهند توانست در بخش کشاورزی، نظام بهرهبرداری سنتی را در هم بشکنند و نظام بهرهبرداری نوینی را در مقابل کشاورزان قرار دهند؟ برخی تغییرات، نوید چنین رخدادی را میدهد. راهاندازی اپلیکیشن «کشمون» برای عرضه مستقیم زعفران و در ادامه عرضه مستقیم عسل و حذف واسطه در بین کشاورز و مشتری، نمونهای از نظام بهرهبرداری نوین است. به گفته محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی اگر کسی میخواست نظامنامه جدیدی با هدف ایجاد تشکل کشاورزی ایجاد کند، قطعا آن را در قالب استارتاپها مینوشت. این تفکر نو و توجه ویژه به استارتاپها، ما را بر آن داشت تا نگاهی به عملکرد این استارتاپ پیشرو داشته باشیم. محمد قائمپناه یکی از سه مؤسس «کشمون» در گفتوگوی خود با «ایانا» از جرقه راهاندازی این استارتاپ در ذهنش میگوید و سود ۲۰درصدی که بهواسطه حذف واسطهها به جیب زعفرانکاران میرود. قائمپناه از هدفی میگوید که به دنبال پایداری این سرزمین است؛ صرفهجویی در مصرف آب. او در قالب تشویق برخی از کشاورزان همراه برای پایداری ای اقلیم، میگوید: «کشاورزانی که منبع آب پایداری دارند و در طی نسلها حفظ کرده باشند درآمد بیشتری کسب خواهند کرد.»
«کشمون» به چه معناست و کلید ایجاد آن از کجا خورد؟
«کشمون» از کشتمان به معنای محل کشتوکار میآید. در خراسان جنوبی به مجموعه زمینهایی که از یک قنات آب میگیرند، کشمون گفته میشود. در واقع، یه کلمه رایج در گویش محلی است. اما در مورد اینکه کلید «کشمون» از کجا خورد، باید بگویم خانوادهام نسل اندر نسل، کشاورز زعفران بودند. از این جهت پسزمینهای در زعفران دارم. از طرف دیگر در مسیر شغلیام به مسیر صادرات کشیده شدم. قبل از تحریمها زعفران به خارج از کشور میفروختم و با مصرفکننده خارجی و اینکه آنجا دنبال چه چیزی هستند و چه موجهایی به وجود آمده آشنا بودم. مثلا در مورد قهوه، کاکائو و شکلات دیدم دغدغهشان این است که مثلا قهوه کجا و در چه شرایطی تولید شده. جدا از مسئله ارگانیک و کود و سم که در ایران هم موجی به راه افتاده، مصرفکنندگان اروپا دغدغه داشتند که کشاورز تولیدکننده به حقوق خودش رسیده یا نه. تجارت منصفانه گواهی دارد و حتی موج جدیدتری برای تجارت مستقیم قهوه آمده و به سایر محصولات کشیده شده است. در مسیر زندگیام دغدغههای زیستمحیطی پیدا کرده بودم و در فعالیتهای داوطلبانه از جمله سازمانهای مردمنهاد آب، ربط رژیم غذایی با گرمایش جهانی و گیاهخواری، دوچرخهسواری درونشهری و … فعالیتهایی داشتم. همه اینها در مجموع، در کنار تلاش برای درآمدزایی، سبب شد فکر کنم چطور میشود کسبوکاری داشت که به همه این جوانب پاسخ بدهد؛ بتواند با توجه به خشک شدن قناتها و شور شدن آبها، عملی و میراث خانوادگیام که زعفران است هم در آن، درگیر باشد. این شد که کشمون را راه انداختیم.
پذیرش عمومی در مورد کار شما چطور بود؟ به نظر میرسد در خراسان عمده کشاورزان افراد تحصیلکرده و آشنا با IT نباشند…
نیاز، مادر اختراع است. ممکن است کشاورز تا به حال از اینترنت استفاده نکرده باشد، اما وقتی ببیند با استفاده از آن درآمد بهتری خواهد داشت دنبالش میرود. با کشاورزان مسئله خاصی با این موضوع نداریم، چون کشاورز وقتی با تکنولوژی جدید میتواند محصولش را به نام خودش و با قیمت بهتری بفروشد دنبالش میرود. شاید این وسط تسهیلکنندهای لازم باشد که موضوع را برای کشاورز سادهسازی کند که یکی از افرادی که هم اینترنت بلد است و هم زبان کشاورزان را متوجه میشود میتواند به عده زیادی آموزش بدهد. اکنون تکنولوی در روستاها رسوخ کرده است.
خودتان کارتان را تبلیغ میکنید؟
مثل هر استارتاپی اول موسسان میروند و کار را معرفی میکنند. اول کار شرایطی برای استخدام افراد نیست. مهمتر اینکه اگر خودت کار را معرفی کنی، فهم عمیقی از کسانیکه قرار است دردی از آنها دوا کنی پیدا میکنی. ساختن کسبوکار یعنی دردی از افراد جامعه دوا کنی که مشتریات شوند. من و بنیانگذاران دیگر کشمون، از اول با کشاورزان و مصرفکنندهها در ارتباط بودیم. اوایل که در تهران نبودیم، با برادرم و عمویم به تهران آمدیم و سفارشها را خودمان تحویل دادیم؛ با این هدف که مشتریها را بشناسیم و اینکه چرا به جای خرید زعفران از سوپر سر کوچهشان، آنلاین خرید کردهاند. در حال حاضر هم یکی از مسیرهای اصلی جذب کشاورزان این است که در مسجد روستا جمع میشوند و ما کارمان را توضیح میدهیم.
در واقع با روش تسهیلگری کارتان را آموزش میدهید.
تسهیلگری هم بخشی از کار ماست. به کشاورز کمک میکنیم که زعفرانش را آنلاین در ایران و حتی اروپا بفروشد و با توجه به کیفیت، پول گیرش بیاید. قبلا کشاورزان زعفرانشان را یکجا میفروختند و کیفیت مهم نبود. از طرف دیگر خریدار میگفته من یک مثقال زعفران میخواهم و کیفیت را تعیین نمیکرد. اکنون این تمایز به وجود آمده و قیمتهای مختلف برای کیفیتهای مختلف وجود دارد.
شما از این استارتاپ درصدی سهم میبرید. تفاوت این کار با روش سنتی چیست؟ چطور پول بیشتری به دست کشاورزان میرسد؟
زنجیره سنتی زعفران بسیار پیچیده است، کسبه محلی از کشاورزان محصول را میخرد، به کاسبان بزرگتر در مشهد یا شهرهای دیگر میفروشد و در نهایت به توزیعکننده و فروشگاهها میرسد. زعفران دست به دست میچرخد و حتی در بورس هم خرید و فروش میشود تا به دست مصرفکننده نهایی برسد. اینها با فرض سالم بودن افراد تعریف میشود. کمااینکه خیلیها به درستی کار نمیکنند. زعفران ۸۰۰ نوع تقلب دارد، تعزیرات حکومتی در مشهد هفت هزار نمونه گرفته که ۷۸ درصد رنگ داشتهاند. خودمان از تهران از چهار برند معروف نمونه گرفتیم که یکی از آنها رنگ داشت. واسطههای مختلف هرکدام باید کارمزد بگیرند، یک عده هم که تقلب میکنند. کارمزد، زعفران را در زنجیره تأمین سنتی گران میکند و تقلب ارزان، چون چیزی به زعفران اضافه میکنند. من زنجیره تأمین سنتی را زیر سؤال نمیبرم، اما حالا کشاورز میتواند مستقیم محصولش را بفروشد و افرادی، برنامهای را تعریف کنند که کشاورز به مصرفکننده وصل شود. جالب است کسانیکه دنبال کیفیت هستند دنبال جنس ارزان هم نیستند. در سیستم ما کشاورزانی که قیمتشان بالاتر است، فروش بیشتر هم دارند. مردم متوجه هستند که کیفیت خوب ارزان نیست، نه اینکه قیمت خیلی بالا باشد، اما وقتی جنسی خیلی ارزان باشد نباید انتظار کیفیت داشت. هم مصرفکننده درکی از شرایط قیمت دارد و هم واسطهها حذف شدهاند که باعث میشود این کار به خوبی پیش برود.
بستهبندی خاصی دارید؟
بله بهصورت استاندارد یک قوطی فلزی است چون نباید در معرض نور باشد و اگر رشتههایش بشکند مولکولهای موثرش (کروسین) در معرض هوا اکسید میشود. شناسنامه و نام کشاورز، نوع زعفران هم ذکر میشود. حتی در مورد اینکه کشاورز کیست و چه نامی دارد توضیح داده میشود. آدرس پروفایل کشاورز هم ذکر میشود. کار ما فقط کوتاه کردن زنجیره تأمین نیست. ما کیفیت را هم کنترل میکنیم. کسیکه میخواهد عضو شود حتما باید خودش کشاورز باشد، محصول خودش را بیاورد، مشخص شود که کود و سم شیمیایی استفاده میکند یا نه و منبع آبش قنات است یا چاه. قنات یک روش پایدار استفاده از آب است، اما چاه غیرپایدار. شاید هیچ اثری در زعفران نداشته باشد، اما اهمیتش در درازمدت در پایداری این اقلیم است. این نکته برای ما مهم است.
اگر کشاورز از قنات استفاده نکند، چه میشود؟
کشاورزانی که منبع آب پایداری دارند و در طی نسلها حفظ کرده باشند درآمد بیشتری کسب خواهند کرد.
این کار خوب است، اما کسانی که قنات ندارند باید چه کار کنند؟
میتوانند چاهشان را درصدی خاموش کنند. در کشاورزی اینطور است که هرچه آب بیشتری از زمین استخراج میکنند، محصول و درآمد بیشتری دارند. این پروسه با صحبت و اینکه کمآبی داریم متوقف نمیشود. اما روش ما میخواهد بگوید باید تصمیم بگیری چاهت را خاموش کنی و از درآمد و کشت بیشتر بگذری، آنوقت میتوانی محصولت را به قیمت بالاتری بفروشی. شاید هنوز این کار نمود نداشته باشد، اما در درازمدت کار خوبی خواهد بود.
چه بخشی از بازار زعفران را پوشش میدهید؟
سال گذشته فروشمان در حد ۰.۲ بازار بوده است.
نظامهای بهرهبرداری در زیرمجموعه تعاون روستایی به مدیریت آب و زمین و یکپارچهسازی اراضی کشاورزان اقدام کرده و برای فروش محصولات نیز با کشاورزان همکاری میکنند. آیا میتوان گفت کار شما نوعی نظام بهرهبرداری نوین است؟
ما به تعاونی ربطی نداریم. خیلی تخصصی هم در این زمینه ندارم، اما تعاونیها دهههاست که در ایران کار کردهاند و جواب خود را گرفتهاند. تعاونیهای موفقی هم هستند که ما با آنها کار کردهایم. در روستای وامنان استان گلستان یک تعاونی موفق در زمینه کشت زعفران بوده که صحبت کردیم کشاورزانشان عضو کشمون شوند و تعاونی هم نقش تسهیلکننده را در این میان بازی کند.
با سازمان تعاون روستایی قرار است همکاری داشته باشید؟
در جلسهای که با وزیر جهاد کشاورزی و مدیرعامل سازمان تعاونی روستایی داشتیم، قرار بر همکاری شد.
این همکاری به چه صورت است؟
وقتی قرار است کشاورز عضو شود، باید کسی باشد که محصول را نمونهبرداری و محصول را پلمپ کند و نمونه را به آزمایشگاه بفرستد. برای پروفایل کشاورز عکس بگیرد و اطلاعات فراهم کند. در خراسان جنوبی فرزند یکی از کشاورزان این کارها را انجام میدهد. آنجا منطقه جدید بود و تعاونی گفت این کار را انجام میدهد و به این صورت به هم وصل شدیم.
تعداد اعضای کشمون در ابتدا چقدر بود و اکنون چقدر شده است؟
با سه کشاورز کار را شروع کردیم و اکنون بیش از ۲۰۰ کشاورز عضو کشمون هستند.
نقش استارتاپها در بخش کشاورزی تا چه حد میتواند مفید باشد؟
تعاونیهای تولید کشاورزان را دور هم جمع میکردند تا بهصورت جمعی کاری را پیش ببرند؛ حالا استارتاپها هم همین کار را میکنند. ۲۰۰ کشاورز در یک قالب طراحی شده محصولشان را به نام خودشان به کمک یک استارتاپ میفروشند. هم کیفیت مشخص است و هم پول بیشتری به دست میآورند. آقای حجتی در جلسهای که داشتیم گفت تعاونی مربوط به ۶۰ سال قبل است، اگر کسی میخواست نظامنامه جدیدی با این هدف طراحی کند، قطعا آن را در قالب استارتاپها مینوشت.
آنچه میگویید نوعی نظام بهرهبرداری نوین است…
بله. اگر استارتاپها در زنجیره تأمین درگیر شوند، میتوانند نظام جدید ارتباطی بین کشاورزان با کشاورزان و کشاورزان و مصرفکنندهها بسازند. تا به حال آموزش و ترویج داشتیم؛ مثلا به کشاورزان بگوییم چطور کار کنند، محصول بهتر و بیشتری خواهند داشت. اینطور نیست که مستقیما بگوییم میخواهیم به شما آموزش دهیم. در یک استارتاپ، روابط بین کشاورز و مصرفکننده مستقیم است. در روش سنتی، زعفرانها با هم مخلوط میشوند و مشخص نیست زعفران متعلق به چه کسی است، اما در سیستم ما خریدار میتواند نسبت به خریدش نظر بدهد و کشاورز از نظر مشتری خبردار شود؛ اینطور نظر خریدار به کشاورز منتقل میشود، و کاری میکنید که امتیازتان بالا بماند. وقتی کیفیت محصول اندازهگیری شده و متناسب با آن قیمتگذاری میشود، کشاورزان سعی میکنند کیفیت محصولشان را بالا ببرند تا پول بیشتری به دست بیاورد.
اشاره کردید که محصول مستقیم از کشاورز دریافت میشود. اگر این روش گسترده شود و کشاورزان به سمت فروش آنلاین محصولات خود بیایند، امیدی به حذف دلالها خواهیم داشت؟
اجازه دهید رویایی فکر نکنیم. وقتی از دلالی صحبت میکنیم، باید یادمان باشد که واسطه بودن لزوما بد نیست. چیزیکه در این میان بد است، عدم شفافیت است. شما نمیدانید یک محصول به چه قیمتی خریده شده و فروخته میشود و آیا عدالت در زنجیره تأمین رعایت شده یا نه. کسبه محلی، قبلا کار میکردند و افراد سالمی هم بودند و در حال حاضر هم هستند. برخی از صنعتگران قوی را میشناسم که افراد خوبی هم هستند. نمیخواهیم افراد را زیر سؤال ببریم. اما تکنولوژی شفافیت میآورد، نظام بازخورد کیفیت را ایجاد میکند و خودبهخود روش سنتی تغییر کرده و در بازار شفافیت ایجاد میشود و حتما گسترش خواهد یافت. تازه اول کار است، اما کمکم مردم به اینترنت اعتماد میکنند، تازه متوجه میشوند چطور امنیت سایبری ایجاد کنند. حتما تکنولوژی در سالهای آینده زنجیره تأمین محصولات کشاورزی را با نظام جدید پیش خواهد برد.
فروش آنلاین محصول کشاورزی از طریق استارتاپها، چه نفعی به حال کشاورز دارد؟ چه امتیازی به آنها میدهید که راغب شوند به این روش رو بیاورند؟
کشاورزانی که در کشمون فعالیت دارند، بهطور متوسط ۲۰ درصد نسبت به بازار سنتی درآمد بیشتری دارند. کشاورز اگر فقط پنج درصد درآمد بیشتر داشته باشد، به خریدار دیگری میفروشد. اینجا مصرفکننده است که تعیین میکند یک محصول از یک استارتاپ خریداری شود یا از سوپرمارکت محل. مصرفکننده باید این نظارت و انتخاب را داشته باشد که با هر خرید، بتواند یک نظام تأمین را تقویت کند. نباید بار را از دوش خودمان بهعنوان مصرفکننده برداریم.
روش قیمتگذاری شما چگونه است؟
از ابتدا، روشهای قیمتگذاری مختلف داشتیم. ابتدا درصد ثابتی بهعنوان درآمد کشمون بابت پول بستهبندی، کنترل کیفیت، آزمایشگاه و ارسال به مشتری درصدی میگرفتیم. بعد از مدتی گفتیم درصد خودمان را میگیریم و کاری نداریم کشاورز چه قیمتی روی محصولش میگذارد، اما این موضوع سبب شد تا بازار آشفته شود و حقوق عدهای ضایع شود و مصرفکننده با اینکه میبیند کیفیتهای مختلف را گفتهایم، تصور کند قیمت بالاتر یعنی کیفیت بهتر که الزاما درست نبود. بنابراین آن روش قیمتگذاری را هم کنار گذاشتیم و حالا سهم کشمون را درصدی از محل فروش زعفران یا عسل برمیداریم. مسئولیت اجتماعی ما بهعنوان کارآفرینان است که سعی کنیم انصاف و عدالت و تجارت منصفانه را در روش کاریمان رعایت کنیم و از آنطرف مسئولیت اجتماعی مصرفکننده است که این تقاضا را از ما داشته باشد و در مقایسه با استارتاپهای مختلف، کسی که منصفانه و شفاف کار میکند را انتخاب کند.
آیا از کشمون برای صادرات زعفران هم اقدام میکنید؟
صادرات را از اول داشتیم. با این حال، عمده مشتریهایمان در بازار داخل است. عمده صادرات زعفران بهصورت کیلویی است و عمدتا در فروشگاههای ایران، ترک و هندی در معرض فروش گذاشته میشود، اما اینکه اروپاییها و آمریکاییها با برند ایرانی بخرند، نه اینطور نیست. البته برخی از شرکتهای خیلی بزرگ، کارخانههایی دارند و اینطور کار میکنند. اما جدا از فروش کیلویی که در کشمون داریم، در نسخه انگلیسی سایت هم، خریداران میتوانند کشاورزان را ببینند و با مسترکارت، یورو پرداخت کنند و زعفران برایشان از انباری که در اروپا داریم، ارسال شود. در لندن و اشتوتگارت انبار داریم و عدهای از کشاورزان در آنجا موجودی دارند. البته این شروع کار است و امیدوارم این کار گسترش پیدا کند.
استفاده از استارتاپ برای کدام محصولات میتواند کارساز باشد؟
در استارتاپها تمرکز خیلی مهم است. دلیل اینکه از زعفران شروع به کار کردیم این بود که زنجیره تأمین و اصول کار را میدانستیم. بعد از آن در مورد عسل این کار را شروع کردیم، به صورت میدانی به زنبورها نظارت داریم و عسل را تست میکنیم. در قدم بعدی محصول دیگری اضافه خواهیم کرد و ممکن است روشها برای محصولات مختلف متفاوت باشد، اما اگر مصر میتواند سبزی خوردن به انگلیس صادر کند یا هلند به همه دنیا گل صادر کند، ما هم میتوانیم محصولاتمان را به خارج از کشور هم عرضه کنیم.
این کار چقدر در اشتغالزایی میتواند نقش داشته باشد؟
ابتدای کارمان سه نفر بودیم و در حال حاضر بیست و چند نفر به این کار مشغول هستیم. با سه کشاورز شروع کردیم و حالا ۲۰۰ نفر کشاورز با ما همکاری میکنند و پیشبینیمان این است که تا پایان سال به هزار نفر برسند.
با این روش، نقش تشکلها به صورت عینی چقدر میتواند کاهش داشته باشد؟
خیلی متخصص این موضوع نیستم اما قرار نیست فضای مجازی همه اصول دنیای سنتی را به هم بریزد. گاهی این دو باید نقش مکمل هم را داشته باشند. مثلا اکنون که فضای مجازی آمده به این معنی نیست که کشاورز دیگر از گاوآهن استفاده نمیکند. اتفاقا این میراث کهن بیشتر به رسمیت شناخته میشود و مصرفکننده خوشش میآید که به روش سنتی و اصیل کار میشود. کشاورز متوجه میشود چقدر مصرفکننده برایش مهم است که با گاوآهن کار میکند نه با تراکتور، چون تراکتور با وزن زیادش زمین را میکوبد، گاو کود حیوانی تولید میکند که تأمینکننده نیاز زمین کشاورزی است. قرار نیست تکنولوژی بیاید و تمام دنیای سنتی را دور بریزند، قرار است نقش مکمل هم را داشته باشند. شاید تشکلها به هم کمک کنند، مثلا کشاورز شاید به تنهایی نتواند از منافعش دفاع کند، ولی تشکل میتواند این قدرت را داشته باشد. اگر کشاورزان یک روستا به من به خاطر قیمتگذاری اعتراض کنند من مجبور میشوم به خواستهشان عمل کنم. شاید حتی سهامداران تشکلها بتوانند در دورهای سهامدار استارتاپها شوند. هرچند ریسک سرمایهگذاری در استارتاپها بالاست، اما میتوانند با هم همافزایی کنند.
استارتاپ دیگری در این زمینه وجود دارد؟
به شکلی که ما کار میکنیم استارتاپ دیگری وجود ندارد که کشاورزان پروفایل داشته باشند و محصولشان به نام خودشان باشد، اما فروشگاههای آنلاین هستند.
یکی از مهمترین دغدغههایی که برای آغاز به فعالیت این استارتاپ از آن یاد کردید، کمآبی درکشور بود. با توجه به کمآبی در کشورمان، تا چه حد میتوان از استارتاپها برای مدیریت آب استفاده کرد؟
دلیل اینکه کشاورزان محصولشان در کشمون از هم جداست، این بود که شاید محصول دو کشاورز با هم کیفیت یکسانی داشته باشد، اما یک کشاورز در مصرف آب صرفهجویی کرده و این دو نباید با هم مخلوط شوند و هرکدام به نام همان کشاورز فروش میرود. در این زمینه خیلی دغدغه داریم و امیدواریم بتوانیم کاری انجام دهیم. مسئله کمآبی امنیتی و ملی و بزرگ است و کاری نیست که یک نفر بتواند به تنهایی آن را انجام دهد. جهاد کشاورزی، آب منطقهای، استارتاپها و سازمانهای مردمنهاد و حتی مردم باید در این قضیه درگیر باشند. کشاورز و مصرفکننده اگر بداند محصولی که استفاده میکند چقدر آببر است، دغدغه بیشتری خواهد داشت. از مشتریهایمان سوال کردهایم چرا از کشمون خرید میکنند، متوجه شدیم آب از آخرین موارد اهمیت برای مردم است. وقتی کلیت جامعه اهمیتی برای این مسئله نداشته باشند چه انتظاری داریم که مثلا وزیر در این زمینه فعالیت کند؟ هر مقام مسئولی که باشد قطعا تمرکزش را بر موارد دیگر خواهد گذاشت. ما هستیم که در این سرزمین زندگی میکنیم و فرزندانمان هم زندگی خواهند کرد. پس ما باید به این موضوع اهمیت دهیم. هنوز نمیبینم که مردم به کمآبی اهمیت بدهند و نباید انتظار داشته باشیم استارتاپ و دولت کاری کنند. مردم باید این دغدغه را داشته باشند و بخواهند که استارتاپ و دولت در این زمینه فعالیت کند. این موضوع چندبعدی است و ذینفعان مختلف دارند و حتما استارتاپها میتوانند در آن، فعالیت مؤثر داشته باشند.