پرورش زنبورعسل با روش های مدرن
در حالی که دانشمندان در حوزهی زنبورعسل با تحقیقات و فناوریهای متنوع از زنبورهای رباتیک با جنبش پربسامد تا اسکنرهای DNA و آنالیزهای پزشکی قانونی دانه گرده خود را حسابی سرگرم نشان میدهند اما پرورشدهندگان زنبورعسل باید دور از دنیای مدرن همچنان برای سرکشی و نظافت منبع تغذیه میراث قرن نوزدهمی تلاش کنند.
در حالی که دانشمندان در حوزهی زنبورعسل با تحقیقات و فناوریهای متنوع از زنبورهای رباتیک با جنبش پربسامد تا اسکنرهای DNA و آنالیزهای پزشکی قانونی دانه گرده خود را حسابی سرگرم نشان میدهند اما پرورشدهندگان زنبورعسل باید دور از دنیای مدرن همچنان برای سرکشی و نظافت منبع تغذیه میراث قرن نوزدهمی تلاش کنند. در این بین گروه سومی نیز وجود دارند که سرگرم زنبورهای عسل هستند و میخواهند با ورود میکروفن، حسگرها و ریزرایانهها به کندوهای عسل زمینه توسعه و بهبود این حرفه را فراهم کنند
اما مشکلات یا موانعی که سبب جلوگیری از پیشرفت این حرفه ۲۰۰ ساله و جلوگیری از تغییر و تحول و هماهنگی با لوازم پیشرفت روز شده است چیست؟
افرادی که در این حرفه مشغول به کارند دلایل مشکلات این حوزه را عمدتا مسائل مالی میدانند. با وجود آن که زنبورهای عسل نقشی تعیینکننده در فرآیند گرده افشانی محصولات کشاورزی به ارزش میلیاردها دلار دارند اما واقعیت این است که یک کندوی عسل به طور معمول عسلی تولید میکند که ارزش خرده فروشی آن بیشتر از ۱۰۰۰ دلار در سال نمیباشد. البته تعداد محدودی پرورشدهنده زنبورعسل خوش اقبال نیز وجود دارد که از سوی کشاورزان پیشنهاداتی در خصوص اجاره زنبورهایشان برای گردهافشانی دریافت میکنند. اما با احتساب درآمدهای جانبی هنوز هم بودجه کلی برای تجهیزات مدرن تجملی خیلی ضعیف است.
از همین رو، زنبورداران میتوانند کار پیگیری سلامت و عملکرد عسلسازی کارگرانشان را صرفا با توسل به برخی شیوههای ناکارآمد و ناشیانه عملی کنند.
شاید این قبیل راه و رسم زنبورداری در گذشته دورتر کارگر و اثربخش بوده باشد اما این واقعیت را نیز باید در نظر داشت که در دوران معاصر زنبورهای عسل از جانب بیماریها، آفتکشهای نباتی و جانوری، چندپارگی فضای گیاهیابی و حتی بیماری مزمن مرموزی که صرفا به اختلال فروپاشی کلونی معروف است تحت فشار روزافزونی قرار داشتهاند.
اخیرا پژوهشگران دانشگاهی طی همکاری تحقیقاتی با کارشناسان جنگ میکروبی از کشف یک ویروس جدید و یک قارچ رایج خبر دادهاند که در کلیه کندوهای مبتلا به فروپاشی به چشم میخورند اما نتیجهگیری آنها شکبرانگیز است و اساسا به یک سرنخ درمانی اشاره ندارد. با وجود چنین مشکلات روزافزونی که فعالیتهای زنبورداری را به هدف آسیبپذیری بدل کرده است. احتیاج پرورشدهندگان عادی زنبورعسل به کمک فناوریهای برتر و شیوههای بهرهبرداری مطابق دانش روز واقعا احساس میشود اما موضوعی که در این میان روشن نیست به نحوه تأمین و استطاعت به خدمت گرفتن تجهیزات فناورانه از سوی پرورشدهندگان مربوط میشود.
روشن است که گروهی از مهندسان الکترونیک و رایانه مشتاق به پرورش زنبورعسل در تلاش هستند که با بهرهگیری از تجارب حرفهای خود در زمینه تجزیه سامانههای رایانهای و هوش مصنوعی وضعیت فعلی این حرفه را تغییر دهند.
ماجرای طرح و نقشههای توسعهبخش آنها برای زنبورهای عسل به این صورت است که میخواهند سایت اختصاصی خود را به پایگاه مهندسی و قطبی در جهت توسعه ارزان قیمت فناوریهای مناسب برای زنبورداران بدل کنند که طیف متنوعی از طرح و پروژهها را از ترازوهای کندوی هوشمند تا ردیابی لیزری زنبورها در برخواهد داشت.
به عنوان مثال یک ترازوی کیفی ۲۰ دلاری که با ۵ تا ۱۰ دلار سخت افزار اسقاطی تقویت شده است میتواند وزن تعداد زیادی کندو را در طول یک روز کنترل کند. این ابزار ساده و ارزان قیمت میتواند برآوردی تخمینی از میزان عسل تولیدی زنبورها و همچنین برآوردی کلی از وضعیت سلامت عمومی کندو به دست آورد.
کارکرد ساده این ابزار نیز به صورتی است که کاربر با میله اهرمیکه توسط یک کابل به ترازو وصل شده فقط یک طرف کندو را به آرامی بلند کرده و با فرض این که عسل و زنبورها به طور یکنواختی داخل کندو توزیع شدهاند ترازو روی نصف وزن کندو به حالت موازنه در خواهد آمد. طرح جالب توجه دیگری که ترازوی هوشمند کندو را هم پشت سر میگذارد پایش وزن کندو به صورت بازده فوری عملکردهای همزمان با همان زمان حقیقی است؛ به نحوی که همزمان نه تنها امکان اندازهگیری تولید عسل را ممکن میسازد بلکه رهگیری ۲ رویداد عزیمت و ورود جمعی هزاران زنبوری را که هر روز از یک کندو به منظور گشتزنی و یافتن گیاهان صورت میگیرد، ممکن میکند.
برای قطعهیابی ارزان این طرح میتوان به عنوان مثال با پیاده کردن قطعات یک ترازوی حمام ۲۰ دلاری به ۴ کششسنج کامل و بیعیب دست پیدا کرد. البته خروجی یک ابزار کششسنج تحت فشار بار ثابت و مداوم انحراف پیدا میکند و مهندسان گروه در پی کنار زدن این مشکل از راه تمرکز بر اوج و فرودهای روزانه کندوها هستند که ایدهای ابتکاری ولی مستلزم زمان و آزمایش بیشتر است.
بدین ترتیب و با صرف نظر از ایدهها، طریق ساخت و ارائه ادوات و تدابیر اتخاذی برای خروجی ارزان محصولات آنچه در نهایت از این برنامه توسعه بیرون میآید کندوی مدرنی است که حضور بیگانهها را در هیأت افزارهای الکترونیکی تجربه میکند.
حتی این کندوهای جدید را میتوان به شکل مستعمرات مدرنی توصیف کرد که با کنترل اجتماع زنبورهای عسل و نفوذ به اطلاعات سازمانی آن شروع به تهیه گزارش میکند.
چنین کندویی قادر به گزارش وضعیت ورود و خروج انفرادی زنبورها خواهد بود و چه بسا حسگرهای خارجی بتوانند محلی که زنبورها گردههای خود را جمعآوری میکنند ردیابی کرده و در عین حال مشکلات و زحمتهایی را که در این راه با آن مواجه میشوند، تعقیب و مشخص کند. در حالی که حسگرهای بیرونی به کنترل و گزارش عملکرد خارج از کندوی زنبورها مشغولند حسگرهای داخلی نیز امور داخل کندو را تحت نظر گرفته و اطلاعات سودمندی را فراهم میکنند.
گزارش وضعیت دما و رطوبت، تأمین دادههایی برای تشخیص کند قارچها و سایر مهاجمان مزاحم و همچنین نگهداشتن صورتحساب تولید عسل کندو از جمله وظایف حسگرهای داخلی است.
جالب آن است که کار نظارت و سرپرستی تمام بخشهایی که برای دستاندازی و جمعآوری اطلاعات استفاده میشود به عهده تعدادی ریزرایانه ارزانقیمت است. زنبورهای عسل حتی در زمستان و زمانی که کندو در حال خفتگیست نیز از کنترل و مراقبت در امان نیستند. حضور یک میکروفن در این دوره میتواند شدت صوت زنبورهای کارگر را پایش کند که برای تولید گرما جهت گرمایش بقیه کلونی مشغول ورزش دادن عضلات بالشان هستند.
البته ورود به این حوزه از حیات کندوی عسل و تخصیص فناوریهای پایشگری مناسب آن از جمله مواردی است که پیش از طرح هر گونه پیشنهاد و تجزیه و تحلیلی نیازمند جمعآوری دادههای زیادی خواهد بود و در عین حال از توجه و عزم جدی مهندسان این برنامه برای متحول کردن پرورش زنبور عسل حکایت دارد.
در واقع اهمیت تحقیق و به دست آوردن اطلاعات بیشتر از کندوهای عسل برای ارائه راهحلهای فناورانه به خود زنبورها و اهمیت حیات و سازمان اجتماعی زندگی آنها مربوط است.
به بیان دیگر در حالی که مهندسان از ابتدا با تصمیم کاهش هر چه بیشتر زحمت کار زنبورها و پرورشدهندگان وارد این جریان شدند اما در عمل این حوزه کاری به اندازه تصورات آنها استاندارد نبود که قابل استناد و قابل فهم و پردازش از طریق رایانه باشد. همچنان که مهندسان با مشکلات عملی فرآیند دیجیتالی کردن کندوهای عسل و کنترل رایانهای نبض حیات آن مواجه میشدند بیش از پیش خود را گرفتار معمای هوش زنبورهای عسل مییافتند. در حالی که زنبورهای عسل به طور انفرادی صرفا از مغزهای ابتدایی برخوردارند و فقط حدودا ۶ هفته عمر میکنند اما همین ابر سازمان که یک دسته زنبور محسوب میشود میتواند در قبال مشکلاتی که بندرت و به طور فوقالعاده با آن مواجه میشود – مثل موقعیت کندویی جدید – سریعا تصمیمگیری کند.
با این توضیحات، برای مهندسان این برنامه که با پشتوانهای از تجربههای مکرر در زمینه هوش مصنوعی وارد این عرصه شدهاند هوش زنبورهای عسل چالش یا معمای بزرگی به حساب میآید که ابعاد کار را فراتر از تصور و پیشبینیهای اولیه روشن میکند؛ کاری که ایده اولیه آن از راهاندازی یک سرگرمی پرورش زنبورعسل آغاز شد و با تصمیم برای مهندسی کردن این حرفه در نهایت به برنامهای برای توسعه فناوریهای مناسب و ارزان پرورش زنبورعسل به سرانجام رسید.
بدین ترتیب حضور کارشناسان با تجربه حوزه رایانه و الکترونیک در پشت این برنامه که از قضا خود پیگیر پرورش زنبورعسل هستند و به علاوه آن استفاده از رویکردهای مثبت و ابتکاری برنامه به موارد مهمی مانند پایگاه مرجع مجازی توسعه ارزان محور و بازیافت ضایعات الکترونیک همه نشانه آن است که برنامه توسعه ارزان فناوریهای مناسب پرورش زنبورعسل طرحی جالب و توسعهبخش همسو با نیازهای اقتصادی و حرفهای این شاخه مهم کشاورزی خواهد بود که عمدتا به دلایل مالی از قافله هماهنگی و بهرهمندی از دانش و فناوریهای روز دور مانده و کماکان به شکل سنتی و دستی بهرهبرداری میشود.
مترجم: مهریار میرنیا