«معجزه آبخیزداری»|باغستان سنتی قزوین؛ سامانه منحصربفرد آبخوانداری و پخش سیلاب
باغستان سنتی قزوین از نمونه های کارآمد آبخوانداری و پخش سیلاب است که توانسته است تهدید سیل را به فرصت آبادانی و سرسبزی تبدیل کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم «پرونده معجزه آبخیزداری»؛ در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از جمله ایران، بهرهبرداری از سیلاب، یکی از راههای متداول تأمین آب برای کشاورزی بوده و نقش مؤثری در تغذیه آبهای زیرزمینی، تثبیت خاک آبرفتی و احیا و تقویت پوشش گیاهی دارد.
** باغستان سنتی قزوین؛ نمونه کارآمد پخش سیلاب
باغستان سنتی قزوین نمونهای از سامانههای پخش سیلاب با قدمتی بیش از هزار سال است. باغات بدون حصار باغستان به عنوان بزرگترین آبخوان منطقه و سامانه کارآمد پخش سیلاب به صورت حلقه سبزی برای حفاظت از شهر در برابر سیلاب این رودخانهها احداث شده است. این باغات علیرغم تخریب و کاهش سطح قابل توجه، همچنان در سه طرف شهر به وسعت ۲۵۰۰ هکتار وجود دارد. آبیاری سیلابی منحصربفرد این باغستان، موجب تثبیت مرتب و مداوم خاکهای حاصلخیز آبرفتی و نیز تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میشود.
** آبیاری سیلابی باغستان سنتی قزوین
باغات سنتی از نظر وسعت نابرابر، بدون حصار و متصل به هم هستند و به صورت حوضچههایی با اشکال هندسی نامنظم در کنار هم قرار گرفتهاند. مساحت هر قطعه باغ از ۲۵۰ تا ۵۰۰۰ مترمربع (متوسط ۲۰۰۰ متر مربع) و به تعداد تقریبی ۱۰هزار قطعه که در شرق، جنوب و غرب قزوین واقع است. متاسفانه تمامی باغات ضلع شمالی آن نابود شده است. تراکم پوشش گیاهی در باغات جنوبی بیشتر است ولی اساسا شاخص پوشش در محدوده متوسط و ضعیف ارزیابی میشود.
باغات در فصل بارندگی به نوبت تا ارتفاع کرتها پر از آب میشوند و این آب به مرور در خاک نفوذ میکند و درختان و بوتهها آبیاری میشوند. همچنین نفوذ تدریجی آب به میزان دوسوم آب ورودی میتواند سفرههای آب زیرزمینی را تغذیه کند. آبیاری باغستان امروز همچنان بر مبنای نسخهای از طومار آب از طریق سیستم مدیریت سنتی باغستان تقسیم میشود که ممهور به مهر «حمداله مستوفی» در قرن هفتم هجری قمری است.
سیستم بومی تقسیم آب باغستان سنتی قزوین در فهرست آثار ناملموس ملی به ثبت رسیده است. این شیوه آبیاری، سیلاب را که تهدیدی برای ادامه حیات شهر به شمار میرفته، با ایجاد بازده اقتصادی به فرصتی بینظیر تبدیل نموده است.
** چالش ها و تهدیدات باغستان های سنتی قزوین
اگرچه منابع آب موجود در منطقه برای حفظ و بهرهوری باغستان کافی به نظر میرسند ولیکن با توجه به محدودیتها و مدیریت ناصحیح این منابع، تاکنون باغات نتوانستهاند به درستی آنها استفاده نمایند. بر اساس دبی رودخانهها، حجم آب قابل دریافت از مجموع ۵ رودخانه فصلی به باغستان پنجاه میلیون متر مکعب است که تنها حدود ۲۵ میلیون مترمکعب از این آب به باغستان میرسد. این منابع آبی با چالشهای عمدهای مواجه هستند از جمله توسعه بالادست و ویلاسازی بدون نظارت، برداشت مناطق روستایی تازه ایجاد شده، عدم ساماندهی بستر رودخانهها، ایجاد آببند، برداشت بیرویه شن و ماسه در بالادست و جریان مقطعی سیلابی بیش از ظرفیت رودخانهها که موجب اتلاف حجم بسیار قابل توجه ۵۰-۴۵ درصدی از حقآبه باغستان میشود.
یکی دیگر از مهمترین چالشها، توسعه منطقه گردشگری باراجین شامل پارک جنگلی، دهکده طبیعت و سافاری پارک در بالادست رودخانه باراجین است که موجب میشود تنها نیمی از ظرفیت آب رودخانهها که حقابه باغستان هستند، به باغات برسد و به موجب آن ۹۰۰ هکتار از باغستان مورد تهدید واقع شود. از دیگر عوامل تخریب باغستان میتوان به تغییر سبک زندگی، رهاشدگی در اثر مشکلات باغداری و باغبانی، عدم حمایت کافی از سوی نهادهای متولی و خرد شدن بعضی از باغات نام برد.
** نکته پایانی
نکته پایانی آنکه به اذعان کارشناسان، با تخریب باغستان و به موجب پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی، متاسفانه فاجعه فرونشست زمین در دشت قزوین، همچون استانهای همجوار مانند همدان و تهران قابل پیشبینی خواهد بود. لذا نظر به بیتوجهیهای دهههای اخیر به این باغات، پیشنهاد میشود برای حفظ آنها، تامین آب در سالهای خشکسالی و سایر نهادههای موردنیاز باغداران، ساماندهی بستر رودخانهها و نیز جلوگیری از توسعه غیراصولی شهر در بستر و حریم رودخانههای مشرف به شهر توسط سازمان جهاد کشاورزی استان و نیز ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری و ترویج (با تعریف طرح جامعی همراه با ردیف اعتبار سالانه) حمایت لازم و مناسبی به عمل آید. همچنین از تکهتکه شدن باغات و از بین رفتن یکپارچگی باغستان که موجب افزایش استعداد رهاشدگی و تغییر کاربری میشود و نیز از جادهسازی و توسعه شهری که موجب آسیب به شبکهی نهرها، تغییر مسیر و قطع آبراههها و نابودی تدریجی نقش آبخوانداری باغستان سنتی میشود، جلوگیری شود.