سیل نعمت است یا نقمت؟
طبق آموزه های دینی نعمت یا نقمت بودن سیل بستگی به طرز واکنش و عملکرد ما در برابر آن دارد. نقمت بودن سیل را می توان با آبخیزداری تبدیل به نعمت کرد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ یکی از بلایای طبیعی که هر ساله در کشور ما اتفاق می افتد و خسارتهای جانی و اقتصادی بسیار زیادی به دنبال دارد، پدیده سیل است. این خسارتها ممکن است به سیل به دیده نقمت نگریسته شود. حال باید دید آیا واقعا پدیده هایی مثل سیل یا زلزله نعمت هستند یا نقمت؟ رحمت یا زحمت؟ «حمید نگارش» از پژوهشگران حوزه علمیه قم در یادداشتی به این موضوع مهم پرداخته است:
یکی از مسائل مهم علم کلام مساله شرور است، گرچه نمونه های بسیاری برای شر می توان یافت اما سیل و زلزله به عنوان روشنترین مصداقهای شر مطرح شده اند. بسیاری از مردم با این سوال مواجه هستند که خداوند که دارای صفاتی چون عادل، رحمان، رحیم، رئوف و غیره است چرا این شرور را آفریده است؟
در اینجا باید گفت در بررسی آیات کریمه قرآن کریم به نکته ظریفی برخورد می کنیم و آن اینکه خداوند متعال همه اشیا را به خود نسبت می دهد؛ مثلا باران را که دارای علت روشنی است به خود نسبت داده و می گوید: «و انزلنا من السماء ماء» ما از آسمان آبی را نازل کردیم (فرقان آیه ۴۸)
در این جهان هیچ معلولی بدون علت پدید نمی آید و خداوند متعال علت العلل همه موجودات است و تمام معلولها و علتها سرانجام به او می رسند. بنابراین صحیح است که گفته شود او خالق همه چیز است. از طرف دیگر ضررها و خسارتهایی که هرساله از طرف سیلهای ویرانگر متوجه جان و خانه و مزارع مردم در کشورهای مختلف می شود قابل انکار نیست. در اینجا این سوال مطرح می شود که خداوندی که خیر محض است چگونه و برای چه منظوری سیل را آفریده و چرا آن را از طغیان و ضرر و آسیب رساندن به مردم باز نمی دارد.
در پاسخ باید گفت بر اساس آنچه در کتابهای فلسفی و کلامی اشاره شده است پنج احتمال عقلی برای موجودات قابل تصور است:
- آنچه خیر مطلق است مثل فرشتگان
- چیزی که دارای خیر کثیر و شر قلیل است
- آنچه خیر و شر آن یکسان است
- آنچه شر آن زیاد و خیرش اندک است
- آنچه شر مطلق است
سیل و باران از نوع دوم است؛ آب و آتش دارای منافع بیشماری هستند و گاهی نیز با خسارت یا ضرر همراه می باشند و این ضررها در مقابل نفعشان بسیار اندک است و جایز نیست خداوند از آن خیر به جهت شر اندک دست برداشته و آنها را نیافریند. علاوه بر این عالم هستی جای تزاحم اسباب و شرایط است و چه بسا نفع یک شخص به چیزی موجب ضرر شخص دیگر است و اگر خداوند بخواهد جهان را طوری بیافریند که اصلا این گونه شرها وجود نداشته باشند، باید اصلا عالم ماده و طبیعت را نیافریند. بنابراین وجود این گونه شرها لازمه قهری عالم طبیعت هستند. از این رو باران و سیل که برای عده ای شر و موجب ضرر و زیان است برای عده ای دیگر موجب رحمت و برکت است؛ مثلا باران برای کشاورز موجب رحمت و برکت است اما برای مسافری که در یک شهر حرکت می کند و لباسش خیس شده و سرما می خورد شر است.
از طرف دیگر نظام هستی نظام احسن است: «الذی أحسن کل شیء خلقه» آن خدایی که هر چیزی را به نیکوترین وجهی خلق کرده است(سجده آیه ۷) «صنع الله الذی اتقن کل شیء» صنع خداست که هر چیزی را در کمال اتقان ساخته است (نمل آیه ۸۸)
در نتیجه موقع قضاوت و داوری باید کل جهان را به صورت یک مجموعه مورد مطالعه قرار داد و نباید یک حادثه چون سیل را به صورت جزئی و با قطع نظر از فواید بیشمار باران و سیل مورد کاوش قرار داد.