گروه مشاوران برندینگ فراسو
اخبار و رویدادها

آنجا که تاک‌ها در سایه نخلستان نشسته‌اند…

بسیاری خوزستان را با آب و هوای گرم و نخلستان‌های سربلند می‌شناسند اما کمتر کسی تاکستان‌های سر در گریبان اما پُربار دیار کارون را دیده است؛ تاکستان‌هایی که قند در دل انگورها آب می‌کنند.

فروردین‌ماه ۹۸ بود که وقوع سیلاب در خوزستان و بالا آمدن آب رودخانه کارون باعث شد بخشی از تاکستان‌های حاشیه این رودخانه در شهرستان کارون به زیر آب بروند. تاک‌هایی که از تک و تا نیفتادند و با گذشت زمان و فروکش کردن آب کارون، باز هم از دل زمین جَستند و روزگار کشاورزان منطقه را شیرین کردند.

به گزارش ایسنا، روستای غزاویه بزرگ در ۱۰ کیلومتری اهواز و در شرق رودخانه کارون، سرزمین تاکستان‌های همنشین نخلستان است. بیشتر مردم در غزاویه کشاورزی می‌کنند و باغ دارند. “حاج ناصر” یکی از اهالی این روستا است که تاکستان‌هایش در سیلاب فروردین به زیر آب رفتند. حالا یک سال بعد، در فصل برداشت انگور خدا را به خاطر محصولی که بعد از سیل ویرانگر داده، شکر می‌کند.

حاج ناصر می‌گوید: “سیل که آمد همه تاکستان به زیر آب رفت و بسیاری از درختان و محصول انگور از بین رفت. در تاکستان، سیستم آبیاری قطره‌ای داشتم و کارم بسیار آسان بود اما سیل آن را از بین برد و امسال غرق‌آبی انگور کاشته‌ام و برداشت می‌کنم.”

یا رب، یا رب؛ خدا را شکر می‌کند. انگور می‌چیند و می‌گوید: “محصول انگور امسال کیفیت بسیار خوبی دارد و برداشت هم خوب است. خدا را شکر که برداشت می‌کنیم و محصول‌مان را می‌فروشیم. هم انگور برداشت می‌کنم و هم برگ مو می‌چینم و هر دو را می‌فروشم.”

هرچه انگور می‌چیند، در سبد می‌گذارد و از خوبی محصول و فروش می‌گوید. حالش خوش است و خنده‌اش شیرین؛ مثل انگورها.

“برگی که می‌چینم را برای دلمه استفاده می‌کنند. به کردستان می‌برند. حتی شنیده‌ام به عراق هم می‌برند چون طرفدار زیاد دارد و بسیار تازه و خوب است. انگورها را هم که سر باغ می‌فروشم.”

آن سوی تاکستان، پیرمردی سفیدپوش در حال برداشت انگور است. از دست آفتاب، سفید به تن کرده و شال روی سرش بسته است. “حاج سعید” ۶۰ ساله است. می‌گوید: “پدربزرگ و پدرم در غزاویه و کنار رودخانه کارون، نخلستان و تاکستان داشتند و من هم شغل آن‌ها را ادامه داده‌ام. امسال خدا را شکر برداشت خوب است و راضی هستیم اما اگر سیل نیامده بود، وضعیت خیلی بهتر بود.”

از لای تاک‌ها سر بیرون می‌آورد. عَرَق پیشانی‌اش را می‌گیرد و آب می‌نوشد.

“یک ماه است که داریم برداشت می‌کنیم. اول از تاکستان، غوره چیدیم و الان نوبت چیدن انگورهای سلطانی است. سبز و شیرین؛ انگار قند می‌خوری. برگ درختان انگور را هم می‌چینیم چون در این فصل تنها در خوزستان برگ سبز و خوب پیدا می‌شود. می‌برند برای دلمه و خیلی هم خوشمزه است.”

حاج سعید می‌گوید: “اگر جهاد کشاورزی به ما بیشتر آموزش بدهد، می‌توانیم محصول بیشتری برداشت کنیم. خاک منطقه آن‌قدر خوب است که اگر آهن بکاری سبز می‌شود! باید رسیدگی کنند و آموزش بدهند تا بشود بیشتر کار و برداشت کرد. اینجا می‌شود همه چیز کشت کرد چون هم آب داریم و هم خاک خوب است و فقط باید بگویند که چه کار باید کنیم که بهتر برداشت کنیم.”

نَم باغ بالا زده و هوا رو به گرمی است. خورشید کج می‌تابد و تاکستان را طلایی کرده است.

کنار باغ، جوانی مشغول وزن کردن جعبه‌های انگور است. نامش “عباس” است. می‌گوید: “شش سال است که از باغ‌های غزاویه انگور می‌خرم و بعد در کنار جاده می‌فروشم. کار خوبی است؛ خدا را شکر. هم من سود می‌کنم و هم باغدار و هر دو راضی هستیم.”

عباس که کنار جاده بساط می‌کند، از بازار انگور و فروش راضی است: “انگورهای غزاویه خیلی شیرین و خوب هستند و امسال هم کیفیت‌شان خیلی خوب شده است. چون سیل آمد کمتر می‌توان انگور پیدا کرد اما آنچه برداشت می‌شود هم خیلی خوب است و بازار خوبی دارد و مردم هم خیلی استقبال می‌کنند. انگور را که فروختم پولش را به باغدار می‌دهم و سودم را برمی‌دارم.”

تَک هوا شکسته است. “احمد” قیچی به دست انگور می‌چیند. می‌گوید قبلا بنایی کرده و اکنون در تاکستان حاج ناصر کارگر است و فصل برداشت، انگور می‌چیند. “هرجا کار باشد کار می‌کنم اما سه سالی هست که در تاکستان کار می‌کنم. فروردین سال گذشته که سیل آمد خیلی از درخت‌ها خراب شدند وگرنه برداشت خیلی بیشتر از الان بود. ولی هر چه که باشد باز هم خوب است و باید خدا را شکر کرد.”

می‌گوید: “امسال برداشت انگور زودتر شروع شد چون انگورها زودتر رسیدند. کیفیت‌شان خیلی خوب است و حسابی شیرین هستند. هر کسی که می‌آید می‌خرد، از انگورهای باغ تعریف می‌کند؛ چون کنار کارون هستیم و خدا را شکر آب خوب به باغ می‌رسد و محصول خیلی خوبی به دست می‌آید.”

خورشید بر زمین پهن شده و آخر برداشت است. تاکستان را ترک می‌کنیم و به سمت اهواز بر می‌گردیم. در مسیر بازگشت نقشه خوزستان را با خود مرور می‌کنم. چند تا کارون و غزاویه در خوزستان هست که باید به آن‌ها رسیدگی شود و زمینه را برای رشدشان فراهم کرد؟ باید به خوزستانی که قطب تولید بسیاری از محصولات کشاورزی است و می‌تواند در تولید انگور نیز حرفی برای گفتن داشته باشد، به شکل خاص نگاه کرد و از ظرفیت‌هایش بهره‌مند شد.

جاده می‌رود. دو سمت جاده تا چشم کار می‌کند نخلستان و کشت‌های مختلف است. از برنج تا گوجه و سبزی؛ همه چیز کاشته‌اند.

شرایط ویژه آب و هوایی، نوع خاک و ظرفیت مناسب خوزستان در تامین آب، از مهمترین ویژگی‌هایی هستند که می‌توانند خوزستان را به قطب تولید بسیاری از محصولات کشاورزی تبدیل کنند، موضوعی که باید دید تا چه میزان مورد توجه کشاورزان و مسئولان خوزستان قرار خواهد گرفت.

۰%

امتیاز کاربر: اولین نفر باشید !
منبع
ایسنا
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا