یکی جلوی این دزدها را بگیرد
قامتش خمیده است اما روحی به بلندای درختان سرو دارد، دستهای پینهبستهاش را نشانم میدهد و میگوید درختی که با این دستها کاشته بودم را شبانه بریدند و بردند، دنباله نگاهش را که میگیرم به ویلای مجللی میرسم که بین درختان میوه جا خوش کرده است. تلخندی میزند و میگوید، باغ من کنار این ویلا است اما به منِ کشاورز اجازه ساخت چهاردیواری و حفاظت از درختانم را نمیدهند!
از تاریخ پرمیوه «شهریار» میگوید و برای سبزی از دست رفتهاش حسرت میخورد؛ شهرستان شهریار یا همان نگین سبز و ریههای استان تهران که این روزها کشاورزانش جانی برای نفسکشیدن ندارند، چرا که هم باغشان به یغما رفته هم جانشان! هنوز برای امنیت که اولین لازمه حیات سالم است میجنگند و پشت درختهایشان ایستادهاند اما پشت خودشان خالی است. این شهر تا پایتخت فاصله چندانی ندارد اما با حدود نیمساعت رانندگی از میدان آزادی به سمت جنوب غرب استان تهران با یک دم و بازدم متوجه خواهید شد که آب و هوای این سرزمین حکایت دیگری دارد.
قدمت این شهر به دوره ساسانی بازمیگردد و از ابتدا به سرزمینی حاصلخیز مشهور بوده است اما هرچه تاریخ بیشتر ورق خورد، از سرسبزی این شهر کاسته شد و حتی بیم آن میرود که در آیندهای نه چندان دور، از باغهای حاصلخیز این شهر فقط چند خط خاطره باقی بماند؛ اتفاقی که دلایل عمدهای به آن دامن میزنند اما میتوان گفت اصلیترین دلیل آن خردشدن استخوانهای کشاورزان این منطقه زیر بار تغییرات جوی، تورم، قوانین نابهجا و … است. این در حالی است که معیشت عمده مردمان بومی شهریار کشاورزی بوده و حتی بسیاری از درختان این شهر توسط همین بومیان کاشته شده است؛ کشاورزانی که گاه سرمای بیوقت بهار تیشه به ریشه درختانشان میزند و گاه اجرای نادرست قوانین.
این روزها در کنار مشکلاتی از قبیل کمبود آب، تغییرات اقلیمی، افزایش قیمت ملزومات کشاورزی از جمله سم و … کشاورزان با مشکل بریدهشدن درختانشان توسط دزدها دست به گریبانند! در واقع از آنجا که طبق قوانین، کشاورزان اجازه ساخت چهاردیواری برای باغ خود را ندارند، افرادی شبانه به باغها میزنند و تنه درختان تنومند و چندین ساله را میبرند و چوب این درختان را که عمدتا هم گردو هستند، میفروشند!
شبانه درختان ۶۰ سالهام را بریدند و بردند!
«اسدالله» که کشاورزی ۷۸ ساله است، از قوانین نابهجا گلایه میکند و به ایسنا توضیح میدهد: باغهایی که صاحب آنها هستم، روزگاری سنگلاخ بودند. ۶۰ سال پیش با دستانم سنگها را کندم و جایشان درخت کاشتم. هفته قبل یک روز صبح رفتم باغ و دیدم درخت ۶۰ سالهام را بریدند و بردند! هیچکس هم به حرف من گوش نمیدهد. نه اجازه ساخت چهاردیواری میدهند نه به درخواستم برای پیگیری انتظامی پاسخ میدهند. سالهای قبل این مشکلات وجود نداشت و از آنجا که عمده مردم کشاورز بودند، باغها در امنیت کامل بود. اما این سالها با تغییر سبک زندگی و افزایش مهاجرت به شهریار، باید نگران محل معاش خود باشیم.
با رانت ویلا میسازند اما چهاردیواری کشاورز تخریب میشود
«سیدعلی» هم که به گفته خودش از ۱۲ سالگی مشغول کشاورزی است، میگوید: کشاورزان در شهریار نه امنیت مالی و جانی دارند و نه از سوی جهاد کشاورزی و شهرداری حمایت میشوند. بسیاری از افراد از شهرهای دیگر، مخصوصا شهر تهران به شهریار مراجعه میکنند، براحتی باغها را میخرند و با رانت آن را تبدیل به ویلا با استخر میکنند اما کشاورزان اجازه ساخت یک سرویس بهداشتی را هم ندارند چه برسد به چهاردیواری! کشاورز پولی که میخواهند را ندارد. اراذل و اوباش، شبانه درختهای قدیمی باغها را که معاش ما کشاورزان را تامین میکنند، میبرند و چوب آن را میفروشند. نیروی انتظامی و جهاد کشاورزی هم از این موضوع آگاهند اما حمایتی نمیکنند.
او ادامه میدهد: از ابتدای بهار فرایند آبیاری شبانه کشاورزان شروع میشود. با این وضعیت امنیت جانی نداریم. باید باغها را به حال خود رها کنیم تا خشک شوند اما دلمان میسوزد. حامی نداریم. حرفمان را گوش میدهند اما ترتیب اثر نمیدهند. سالهایی بود که همه اموال خود را در باغ رها میکردیم و خطری تهدیدمان نمیکرد اما حدود پنج یا ۶ سال است که شبانه وارد باغهای ما میشوند و درخت را میبرند یا میوه روی درخت را میچینند.
این کشاورز به دیگر مشکلات کشاورزان هم اشاره میکند: چاههای آب فرسوده شده و برای تعمیر این چاهها از کشاورز هیچ حمایتی نمیشود. مشکل کمبود آب داریم، آب رودخانه را به ما اختصاص نمیدهند. به دلیل نبود چهاردیواری و ترس از دزدیدهشدن تاسیسات، هیچ کشاورزی جرات نصب آبیاری قطرهای را ندارد. در نهایت به دلیل تغییرات اقلیمی و سردشدن نابهجای هوا، ممکن است همه محصولات کشاورزان چند سال پشت سر هم از بین برود اما در این شرایط هم هیچ حمایتی از کشاورز نمیشود. همه این موضوعات انگیزه را از کشاورزان گرفته است. دخل و خرج کشاورزان با یکدیگر نمیخواند.
ریشه کشاورزی در شهریار خشک میشود
«محمد» دیگر کشاورزی است که با انتقاد از رویه جهاد کشاورزی میگوید: جهاد کشاورزی با رویهای که در پیش گرفته است، ریشه کشاورزی را در شهریار خشک میکند. کشاورز دنبال ساخت ویلا و استخر نیست، فقط یک چهاردیواری برای امنیت میخواهد. مسئولان همه این مشکلات را میدانند اما یک گوش آنها در است و گوش دیگر دروازه! نمیخواهند برای کشاورز کاری کنند. قانون به آنها اجازه میدهد هر بلایی میخواهند سر کشاورز بیاورند.
او ادامه میدهد: هر یک درخت برای کشاورز حکم یک بچه را دارد. کشاورز همه زندگی خود را برای یک نهال میگذارد تا نهال به ثمر بنشیند. دزدان درختهای ۲۰ تا ۵۰ ساله را میبرند و زمانی که تنه این درختان را میبرند، تنه روی درختان دیگر میافتد و باعث شکستهشدن شاخه درختان دیگر هم میشود. در مراکزی که تنه درختان فروخته میشود هم بازرسی وجود ندارد. کشاورز هیچگاه درخت خود را نمیبرد. این سوال برایشان ایجاد نمیشود که تنه درختان تنومند از کجا آمده است؟
بلایی به نام قانون یکپارچه
«محمدرضا» در اینباره میگوید: سالهاست که دیوارکشی را پیگیری میکنم اما هیچ نتیجهای نگرفتهام. قانونی تحت عنوان حفظ اراضی کشاورزی وجود دارد که در سال ۱۳۷۵ که زمینخواری رشد شدیدی پیدا کرده بود تدوین شد و از خلیج فارس تا دریای خزر قابل اجراست. در واقع این قانون فارغ از اینکه ویژگی و شرایط هر منطقه کشاورزی کشور چگونه است، باید در همه مناطق به صورت یکسان اجرا شود. نمیتوان منطقه شهریار را با سیستان و بلوچستان یا حتی دماوند یکی دانست.
او اضافه میکند: در این قانون ذکر شده است که به هر کشاورز تا ۵۰۰ هکتار اجازه ساخت و ساز داده شود اما این بند اجرا نمیشود و هرگونه ساخت و ساز را تخریب میکنند. همه ساخت و سازها غیرقانونی است اما قدرت تخریب همه ساخت و سازها را ندارند به همین دلیل ویلاهای ساختهشده را تخریب نمیکنند زیرا وقتگیر و هزینهبر است. البته طبق قانون تا سه سال اجازه تخریب دارند و موضوعی که وجود دارد این است که وقتی ویلاها را تخریب میکنند، دیگر زمین به زمین کشاورزی تغییر کاربری نمیدهد. یعنی امکانش وجود ندارد. مسئولیت دزدی از باغها را نیروی انتظامی به گردن جهاد کشاورزی و جهاد کشاورزی به گردن نیروی انتظامی میاندازد و کشاورزی که دنبال این ماجراست در نهایت خسته و بیخیال ماجرا میشود. در جهاد کشاورزی فقط اتاق تخریب فعالیت میکند و رفتاری که با کشاورز دارند درست نیست. به کوچکترین درخواست ما کشاورزان نیز اهمیتی نمیدهند. به دلیل نبود شبکه فاضلاب در برخی مناطق، فاضلاب منازل به ریشه درختان نفوذ پیدا کرده و باعث پوسیدگی ریشهها میشود. حدود ۶ ماه است که پیگیر این ماجرا هستم اما اهمیت نمیدهند.
فقط پنج دقیقه فرصت صحبت میدهند!
«حسن» با انتقاد از برخورد مسئولان جهاد کشاورزی با کشاورزان اظهار میکند: کشاورز را ساعتها پشت در نگه میدارند و فقط پنج دقیقه فرصت صحبت میدهند. بخش باغبانی جهاد کشاورزی هیچ اقدامی نمیکند و میگوید با قیمت کنونی نهادههای کشاورزی، باید فاتحه کشاورزی را خواند! مسئولان خود را درگیر نمیکنند که درجهشان کاهش یابد و با درجه پایینتر بازنشسته شوند.
قانون در حال تغییر است
اما مجتبی مرادی مدیر جهاد کشاورزی شهرستان شهریار در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه درباره دیوارکشی اراضی کشاورزی شهریار دو بحث مطرح است، توضیح میدهد: نخست بحث امنیتی که در حیطه جهاد کشاورزی نیست و بحث دوم هم دیوارکشی است. دیوارکشی شرایطی دارد که باید اجرا شود. یکی از این شرایط سند ۶ دانگ است و هر فردی سند دارد میتواند جواز دیوارکشی بگیرد.
او ادامه میدهد: افرادی که مساحت کوچک و قولنامه دارند، مصداق خردشدن اراضی است و جرم محسوب میشود. ما هم نمیتوانیم کاری انجام دهیم. اگر ما هم اجازه دیوارکشی بدهیم دیوار تخریب خواهد شد. البته با مدیرکل سازمان امور اراضی کشور صحبتهایی شده و قولهایی در این باب داده شده است. برای مثال به باغهای مشاع که حداقل دو نیمهکتار باشند، دارای آب و درخت کشاورزی نیز باشند، مجوز دیوارکشی داده شود اما هنوز ابلاغ نشده است.
فقط سه کلمه قلع و قمع و تخریب را بلدیم!
حسین حقوردی، نماینده مردم شهریار، قدس و ملارد هم با بیان اینکه مباحثی که از سوی کشاورزان مطرح میشود قصهای دراز است که سالهاست وجود دارد، اظهار میکند: متاسفانه تاکنون برای حل این مشکل چارهای اندیشیده نشده است. حتی در قانونی که در حال تغییر است شاید این مشکل آنطور که باید و شاید، حل نشود. بحث تغییر قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها در دستور کار کمیسیون کشاورزی مجلس قرار دارد و باید در صحن مصوب شود.
او ادامه میدهد: هر جا صحبت از مشکلات کشاورزان میشود میگویند ایراد قانون است در حالیکه از کل قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها فقط سه کلمه قلع و قمع و تخریب را بلدیم! گویی از نظر مسئولان وزرات جهاد کشاورزی کل این قانون در این سه کلمه خلاصه شده است و با مراجعه به دادستانی، حکم تخریب داده میشود. تبصره یک ماده یک این قانون آمده است که تغییر کاربری باید با اجازه کمیسیونی باشد که در استان تشکیل میشود اما در تبصره چهار همین ماده ذکر شده است که باید امکاناتی را به کشاورزان داد و تغییر کاربری محسوب نمیشود. همچنین در تبصره یک ماده دو قانون مذکور ذکر شده است که باید به هر کشاورز اجازه داده شود که تا ۵۰۰ متر بنا بسازد.
نماینده مردم شهریار، قدس و ملارد با تاکید بر اینکه نمیتوان مردم را به کشاورزی اجبار کرد، میگوید: سیاستگذاریها باید به سمت بستههای تشویقی باشد. هدف کشاورز تامین حداقل معیشت خود است اما با این شرایط و گرانی امکانپذیر نیست. مهمتر از گرانی سم، کود و …، عدم امنیتی است که کشاورز با آن روبهروست. نه تنها امنیت درختان و باغها در خطر است، بلکه امنیت مردم هم با چالش مواجه است. برای حفظ امنیت کشاورز، باید مجوز دیوارکشی داده شود تا بتواند امنیت خود را حفظ کند.
حقوردی میافزاید: سوالی که از وزیر کشاورزی مطرح کردهام این است که چرا همین قانون موجود متوازن اجرا نمیشود و فقط بخش تخریب اجرا میشود؟ چرا قسمتی که در آن ذکر شده باید به کشاورز کمک شود اجرا نمیشود؟ سوال را طرح و برای سایر نمایندگان ارسال کردهام تا اگر در حوزه انتخابیه نمایندهای این مشکل وجود دارد، امضا کند. این طرح به پایان دولت خواهد رسید. در کمیسیون کشاورزی بررسی شده و امیدوارم طرح جامعی باشد. طرح جدید برخی مشکلات قانون موجود را هم رفع میکند.
ثروت ملی به اسم آزادسازی از بین میرود
او با بیان اینکه ظرفیت و توانمندی شهرستان شهریار باغهاست، عنوان میکند: اینکه از قانون خوب استفاده نمیشود باعث از بین رفتن ظرفیتها میشود. درحال حاضر کشاورزان مجبور میشوند برای تامین معاش زندگی خود و فرزندانشان باغ خود را بفروشند. من پیشنهاد دادهام برای باغهای شهریار شناسنامه تهیه و طبق شناسنامه به کشاورز تسهیلات داده شود و نتیجه کار خواسته شود اما شرایط باغداری برای کشاورز تامین شود تا با رغبت باغداری کند و مجبور نباشد برای تامین معاش زندگی خود باغ را بفروشد.
نماینده مردم شهریار، قدس و ملارد تاکید میکند: این تنگنظریها و سختگیریها بیشتر متوجه کشاورز است. فرد دلال یا زمینخوار ارتباطات دارد و همه چیز برایش مهیاست. به همین دلیل ملکی که میسازد را تخریب نمیکنند! چرا با عوامل ساخت و ساز غیر مجاز برخورد نمیشود؟ باید به این نکته توجه کرد که بعد از تخریب ملک و مسکن، امکان کاربری کشاورزی دیگر وجود ندارد. ثروت ملی به اسم آزادسازی از بین میرود و این آزادسازی صورت نمیگیرد و نخواهد گرفت و ملک مجددا ساخته خواهد شد.
حقوردی میگوید: اگر قانون موجود در حفظ کاربری اراضی زراعی موثر بود، مساحت باغها نباید کم میشد! عکسهای هوایی به طور واضح نشان میدهند که اراضی کشاورزی شهریار چقدر کاهش یافته است. در تخریبها برخورد گزینشی هم وجود دارد. برخی مجوز داشتند و تخریب شدند و برخی دیگر بیمجوز باقی ماندند.
او با تاکید بر اینکه در حوزه امنیتی کمبودهایی وجود دارد، توضیح میدهد: جمعیت شهرستان شهریار دو میلیون نفر است و از نظر نفرات و تجهیزات انتظامی بسیار کمبود وجود دارد. علیرغم زحمت نیروی انتظامی نتوانستهایم حداقل امنیت برای مردم را تامین کنیم. وقتی در حوزه جمعیت مشکل انتظامی وجود دارد، نمیتوان انتظار داشت امنیت باغات تامین شود. باید تقویت شود و در این راستا دستوری از آقای نوبخت گرفتهایم که امیدوارم اجرایی شود. اما وقتی نیروی انتظامی نمیتواند، باید به کشاورز کمک کنیم با دیوارکشی برای خود امنیت ایجاد کند.
همه این مباحث در حالی مطرح میشود که بار سنگین قوانین نادرست در کنار گرانی و تغییرات جوی، کمر کشاورز را روزبهروز بیشتر خمیده کرده و رانتهای موجود باعث شده جای هر درخت میوه یک ساختمان جا خوش کند! گفته میشود باغهای شهریار ۲۰ سال پیش ۲۰ هزار هکتار بود اما حالا به کمتر از ۹ هزار هکتار رسیده است. قرار بود از طریق سد کرج به شهریار حقابه بدهند که وزارت نیرو به این تعهد عمل نکرد و به این دلیل باغهای غرب شهریار به مرور زمان دچار خشکی شد و از بین رفت.
کشاورزان اینجا قد خمیده و روحی بلند دارند. سیاهی موهای خود را به درختان بخشیدند که سبزی تحویل بگیرند اما چیزی جز سیاهی نصیبشان نشد. اینجا نه آسمان و زمین به کشاورز رحم میکنند، نه بنی آدم!