مدیریت خشکسالی و کم آبی از مسیر توسعه آبخیزداری و آبخوانداری میگذرد
با توجه به این واقعیت اقلیمی که سیل و خشکسالی دو روی یک سکه اند، برنامه ریزی ها باید به سمت مدیریت همزمان سیل و خشکسالی(کم آبی) با آبخیزداری سوق یابد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم «پرونده معجزه آبخیزداری»؛ ابوالقاسم حسین پور «مدیرکل دفتر کنترل سیلاب و آبخوانداری» در یادداشتی نوشت: کشور ما بر روی کمربند خشک دنیا واقع شده است و به همین دلیل پهنه های وسیعی از فلات مرکزی ایران را بیابان ها و کویرها تشکیل داده اند. حدود ۸۸ درصد پهنه سرزمینی ایران، مناطق خشک و نیمه خشک در برگرفته و تنها ۱۲ درصد کشور، مناطق مرطوب و نیمه مرطوب هستند. بنابراین کم بارشی، خشکی و خشکسالی مهمترین خصیصه اقلیمی عمده مناطق ایران است.
ویژگی دیگر اقلیم کشور ما، پایین بودن سطح اعتماد به بارندگی و نوسانات زیاد بارش از سالی به سال دیگر است. بعنوان مثال علی رغم رخداد ترسالی نیم قرن اخیر در سال ۱۳۹۸، در سال جاری با شرایط حاد خشک ترین سال در ۵۲ سال گذشته مواجه هستیم. نوع رژیم بارندگی بواسطه تغییرات اقلیمی با کاهش میزان برف و افزایش بارش های رگباری منجر به تشدید سیل خیزی گردیده است. بعبارت دیگر تحت این شرایط اقلیمی، ایران میزبان همیشگی سیل و خشکسالی است.
بنابراین با درنظر گرفتن این واقعیت اقلیمی که سیل و خشکسالی دو روی یک سکه اند، برنامه ریزی ها باید به سمت مدیریت توامان سیل و خشکسالی سوق یابد. در حقیقت با رویکرد مدیریت ریسک سیل و خشکسالی و التفات دائم به این امر که در مدیریت اینگونه پدیده های طبیعی، اصل بر پیشگیری و پرداختن به اقدامات پیشگیرانه است. نه اینکه بصورت انتزاعی بدان پرداخته شود و در زمان بروز خشکسالی با تشکیل ستادها و کارگروه های متعدد بدنبال چاره اندیشی مدیریت خشکسالی بود.
نگاهی جامع به مسائل کشور در بخش طبیعی، حاکی از معضلات بحران کمبود آب، تشدید وقوع سیل های مخرب و افزایش خسارات آن، فرسایش خاک، بروز خشکسالی های مکرر و طولانی مدت، اضافه برداشت از منابع آب، تخلیه آبخوان ها، بیلان منفی حدود ۷۰ درصد آبخوان های کشور و خطر فرونشست زمین در عمده دشت های تولیدی و سکونتی کشور است. این در حالی است که بهره وری آب در کشور پایین و الگوهای مصرف در بخش های مختلف نامناسب و ناسازگار با واقعیت اقلیم ایران است. اما در کنار این مشکلات و معضلات موجود، نگاهی به ظرفیت ها و قابلیت های سرزمینی حکایت از عدم بهره گیری درست از پتانسیل هاست. بعنوان نمونه در سیل ۲۰ دیماه سیستان و بلوچستان، شاهد بارش سنگین، وقوع سیل، بروز خسارت و قرار گرفتن ۵۰۰ روستا در محاصره سیلاب بودیم به نحوی که تردد بین روستاها در یکی از خشک ترین اقالیم ایران با قایق انجام گرفت. در این شرایط هدررفت میلیاردها مترمکعب آب و بدنبال آن با فاصله زمانی کوتاه شاهد کم آبی منطقه بودیم. در پهنه اقلیمی ایران که سکونت و فعالیت از دیرباز با استحصال باران، جمع آوری آب و ذخیره آن با تکنیک های بومی و سنتی آبخیزداری و همچنین ابداع فن کاریز و احداث بیش از ۴۰ هزار رشته قنات شکل گرفته است، نباید پارادوکس ذکر شده نمونه بالا، لاینحل بماند.
از مجموع ۱۶۵ میلیون هکتار مساحت کشور، ۱۲۵ میلیون هکتار آن حوزه های آبخیز مستعد فعالیت آبخیزداری و آبخوانداری است. ماحصل تمام فعالیت های صورت گرفته در این بخش از ابتدا تاکنون و بویژه اجرای ۶ برنامه توسعه کشور بدلیل عدم توجه به این زیربنا در اختصاص منابع و بودجه کشور تا به امروز بر اساس آمار رسمی تنها ۲۴ درصد حوزه های آبخیز، تحت پوشش طرح های آبخیزداری و آبخوانداری قرار گرفته اند که علی رغم پراکنده و نقطه ای اجرا شدن در اقصی نقاط کشور بدلیل محدودیت منابع بودجه ای و ملاحظات عدالت اجتماعی، نتایج خوبی توام با رضایت مندی مردم بدنبال داشته است. پیشگیری و کاهش خسارات سیل، افزایش نفوذ آب باران و سیلاب به درون زمین به میزان ۵۳۰ مترمکعب در هکتار در مناطق کوهستانی تا بیش از ۱۰۰۰ مترمکعب در هکتار در مناطق سردشت ها و عرصه مشرف بر آبخوان ها، کاهش ۳ تا ۹ تن فرسایش خاک در هکتار و افزایش آبدهی قنوات بطور متوسط به میزان ۳ برابر از جمله اثربخشی اجرای طرح های آبخیزداری و آبخوانداری در مناطقی است که حوزه های آبخیز آن بطور کامل تحت پوشش طرح های مذکور قرار گرفته است.
با توجه به موارد فوق، تقویت سرمایه گذاری در حوزه آبخیزداری و آبخوانداری به منظور کاهش مشکلات موجود، بویژه مدیریت پیشگیرانه خشکسالی در زمان ترسالی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. شتاب بخشی به توسعه زیرساخت های آبخیزداری و آبخوانداری از ۲۴ درصد فعلی به ۱۰۰ درصد حوزه های آبخیز کشور، جبران عقب ماندگی ها و رسیدن به مدیریت ریسک سیل و خشکسالی، مستلزم توجه به این بخش مهم زیربنایی در برنامه هفتم توسعه است.