آی خونه دار کجاس؟
خونه تو رویای ما جاییه که حیاطش پر از دار و درخته؛ جایی که پنجرههاش سبز و آبی و قرمزه و نورِ صبح از لابه لایِ پنجره راهشو باز میکنه و خوش میشینه رو فرش کف اتاق. جایی که شبای زمستونش، با قلقل سماور خانجون و مثنوی خوندن آقاجون صبح میشه و صبحهاش با عطری که از مطبخ خانجون تا هفت کوچه اونورتر میره، شب!
امروز رویامون واقعی شده؛ یه خونهی مجازی داریم که اسمش ما رو میبره به همون روزای پر از صفایِ قدیم که از بلندگویِ ماشینِ فروشندهی دورهگرد صدای “آیخونهدار و بچهدار زنبیلو بردار و بیار”، میومد. برای همین هم اسم خونهمون رو گذاشتیم “آیخونهدار”!
حالا صاحبِ آیخونهدار نه فقط آقاجون و خانجون، که هزار تا دوست و یار آشنا از بزرگ و کوچیک، از خاور تا باختر، دور هم جمع شدیم و قراره خوراکیای خوشمزه و سالم بخوریم و با محصولات خوشمزهای که میتونه کلی کمکمون کنه و کارمون رو راحتتر کنه، خونهمون رو بزرگ و بزرگتر کنیم.