«معجزه آبخیزداری» | تفاوت آبخوان با آبخیز / آبخیزداری تنها هزینهبر نیست، بلکه درآمدزا هم هست
یک استاد دانشگاه: آبخیزداری مشتمل بر علوم و دانشهای مختلفی مثل روانشناسی، تاریخ، جامعهشناسی، هواشناسی، جغرافیا، زمینشناسی، آبشناسی و غیره است که به ما کمک میکند چطور از آب، خاک، هوا، گونههای گیاهی و جانوری بهرهبرداری پایدار داشته باشیم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، پیشتر متنی از محمدتقی امانپور، تنها معاون آموزش و تحقیقات وزارت جهاد سازندگی، و عضو هیئت مؤسس این نهاد درخصوص اهمیت راهبردی آبخیزداری در ساخت درونی کشور منتشر شد. گفتگوی زیر در تبیین این مقاله انجام شده است؛
تسنیم: آقای امانپور؛ جنابعالی جزو افرادی هستید که تجربه قابل توجهی در عرصه علم و عمل آبخیزداری بعد از انقلاب اسلامی دارید؛ با توجه به تجارب شما در این حوزه، بهعنوان سؤال اول بفرمایید بهترین تعریف از آبخیزداری را چه میدانید؟
امانپور: یکی از مقولاتی که در کشور مظلوم واقع شده و توسعه پیدا نکرده و ترویج نشده، آبخیزداری است. بهنظر میرسد بهترین و معتبرترین تعریف آبخیزداری در قانون رودخانههای مرزی آمده باشد؛ آنجا آبخیزداری اینچنین تعریف شده است: «آبخیزداری عبارت است از مدیریت منابع زیستی در یک حوزه آبخیز بهگونهای که امکان بهرهبرداری پایدار از این منابع فراهم شود.» بر اساس این تعریف در واقع علم آبخیزداری علم مدیریت است؛ مدیریت منابع زیستی. منابع زیستی هم شامل آب، خاک، هوا، گونههای گیاهی و جانوری و اکوسیستم میشود، حال این سؤال مطرح است؛ قلمروی مکانی این مدیریت کجاست؟ بر اساس تعریفی که ارائه شد، قلمروی مکانی حوزه آبخیز است. حوزه آبخیز عبارت است از پهنه و عرصهای که بارشهای وارده بر آن به یک آبانباشت منتهی میشود. حوزه آبخیز میتواند از یک کف دست شروع شود و تا دهها میلیون هکتار مساحت داشته باشد. با تعریفهای مختلف، حوزه آبخیز میتواند یک روستا یا یک شهر یا استان یا کشور یا کل جهان را شامل شود. در ایران ۸ حوزه اصلی و کلان آبخیز وجود دارد.
هر حوزه آبخیز به سه قسمت تقسیم میشود: حوزه بالادست، حوزه میانی و حوزه پاییندست. حوزه بالادست از نوک قله کوهستان شروع میشود و تا جایی که به سر دشت میرسد، امتداد دارد. حوزه میانی از سر دشت شروع میشود و معمولاً این قسمتها که آبرفتی هستند، بسیار مستعد برای نفوذ آب به درون زمین و تغذیه سفرههایند و در این مناطق میتوان عملیات آبخوانداری و پخش سیلاب انجام داد. هرچه پایینتر میرویم خاکها ریزدانه میشوند، تا جایی که خاک نفوذناپذیر میشود. دشتها و جاهایی که خاک رس وجود دارد، قدرت نفوذ آب کم خواهد بود.
اما میرسیم به بهرهبرداری پایدار؛ کل زندگی ما در واقع در یکی از این سه قسمت وجود دارد: بالادست، میانی یا پاییندست. ما باید برنامه جامعی تهیه کنیم تا امکان بهرهبرداری از منابع زیستی شامل آب، خاک، هوا و غیره بهصورت پایدار فراهم شود. بهرهبرداری پایدار نیز به این گونه است که به منابع آسیب وارد نشود و تخریب و آلوده نشود و اگر منابع بیش از حد مورد استفاده واقع شدند یا منقرض شدند، تدابیری اندیشیده شود تا امکان اصلاح یا احیای آن فراهم شود؛ مثلاً مراتع قرق شوند. اینکه چطور منابع زیستی را بهنحو پایدار مورد بهرهبرداری قرار دهیم، آغاز علم آبخیزداری است. بهرهبرداری پایدار نیز به آن معناست که بهگونهای منابع را مورد بهرهبرداری قرار دهیم تا نیاز حال و آیندگان تأمین شود و برای این مسئله روشها و متدهای مختلفی ابداع شده است.
تسنیم: آیا میتوان گفت آبخیزداری شامل علوم مختلفی است که منجر به بهرهبرداری پایدار از منابع زیستی خواهد شد؟
امانپور: بله در واقع همین است؛ آبخیزداری مشتمل بر علوم و دانشهای مختلفی مثل روانشناسی، تاریخ، جامعهشناسی، هواشناسی، جغرافیا، زمینشناسی، آبشناسی و غیره است که به ما کمک میکند چطور از آب، خاک، هوا، گونههای گیاهی و جانوری بهرهبرداری پایدار داشته باشیم. یکی دیگر از این دانشها، علم ارزیابی محیط زیست است. ارزیابی زیستمحیطی به این معناست که؛ آیا بهلحاظ قابلیتهای زیستی فلان پروژه برای فلان منطقه قابلیت اجرایی شدن را دارد یا خیر؟ و این جزئی از علم آبخیزداری است. اگر پروژهها پیوست ارزیابی زیستمحیطی نداشته باشند نتیجهاش این میشود که مثلاً جاده راهآهن در مسیر عبور آبی احداث شده که این آب منتهی به دریا میشود، در نتیجه راهآهن جلوی ریختن آب به دریا را گرفته و باعث ایجاد سیل و آبگرفتگی در شهر میشود و این اتفاقی است که در استان گلستان در سیل اخیر افتاد.
ما وقتی بخواهیم بهرهبرداری پایدار داشته باشیم، با چالشها و مسائل مختلفی مواجه خواهیم شد؛ مثل اینکه سکونتگاهها در چه نقطهای باشد تا مانع بهرهبرداری پایدار نباشد. همه امور سرزمینی مثل احداث جاده، کارخانجات، تأسیسات و غیره باید در نقاطی مستقر شوند تا در حال و آینده مانعی برای بهرهبرداری پایدار نباشند و آبخیزداری با کمک علوم مختلف مثل هواشناسی، زمینشناسی، اقلیمشناسی و غیره به این امر کمک بسیاری میکند.
تسنیم: با توجه به اهمیت فراوان آبخیزداری، چرا در اداره کلان کشور به این مسأله مهم توجه نمیشود؟
امانپور: اینکه چرا به مقولاتی مثل آبخیزداری توجه نمیشود، تنها مسألهای نیست که به آن توجه نمیکنیم؛ یکی از مسائل دیگری که بدان توجه نمیکنیم، مهندسی فرهنگی است که چند سال پیش مقام معظم رهبری فرمان دادند تا مهندسی فرهنگ انجام شود، تا فرهنگ ما از تهاجم مصونیت یابد. من فکر کردم برای مهندسی فرهنگ ما باید منطق داشته باشیم. خلقت الهی بهگونهای است که وقتی مخلوقی ساخته میشود، حاوی سلولهای بنیادی است که حاوی همه اطلاعاتی است که برای خلق مجدد نیاز است. از همین منطق میتوان مهندسی فرهنگی کرد. باید دید سلول بنیادی فرهنگ جامعه چیست. بهنظر میرسد سلول بنیادی فرهنگ جامعه، خانواده است. برای مهندسی فرهنگ باید مدلی درست کنیم که خانواده را بر اساس منطق صحیح فرهنگی تربیت کنیم. خانواده که بهدرستی تربیت شد این تکثیر شده و قوم، محله، شهر و کشوری را بهخوبی مهندسی فرهنگی خواهد کرد. همین مسأله درباره جمعیت، غذا، آبخیزداری و غیره نیز حاکم است. ما الآن متأسفانه فهم درست و صحیحی از اداره جامعه نداریم و نوعی مدیریت پایدار نداریم و علم بهدرستی توسعه پیدا نمیکند.
علت اینکه به مقولاتی مثل آبخیزداری توجه نمیشود، آن است که ما در جامعه بهنوعی با بحران رهبری علوم و دانشها روبهرو هستیم. آبخیزداری نیز از جمله این دانشهاست. ادبیاتی برای رهبری جامعه در مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تولید نشده است. چیزی که در کشور ما گم است، رهبری علوم و دانش و فعالیتهاست. خیلی به علم و دانش تأکید میشود ولی تصور دقیق و درستی از علم نداریم. فرق بین مدیریت و رهبری هنوز بهدرستی فهم نشده است. بنده برای اولین بار «مدل مفهومی تولید و کاربست دانش» را طراحی کردم. در این مدل هفت سطح دانشی طراحی شده است. سطح اول عقل (wisdom) است؛ سطح دوم علوم و دانش پایه (Knowledge)؛ سطح سوم علوم کاربردی (Science)، سطح چهارم تکنولوژی و فناوری (Technologie)، سطح پنجم اطلاعات (information)؛ سطح ششم دستورالعملها و سطح هفتم اقدام و عمل (operation). حالا اگر دانشی فقط در حد اقدام و عمل انجام دادی، تبدیل به اپراتور میشوی. اپراتور در فارسی یعنی عمله. عمله میتواند برای هدایت باشد یا برای ضلالت و در خدمت ظلمه باشد. اگر آدمی عاقل باشد میتواند در هر جای دنیا از اپراتورها استفاده کند و آنها برای او کار کنند. دانشگاههای ایران الآن اپراتور عقلای جهان هستند. قسمت عقلی در دانشگاههای ایران تعطیل است. دانشگاهها سالانه تعداد بسیاری لیسانس، فوقلیسانس و دکتری بیرون میدهند و سالانه حدود ۲۰۰ هزار نفر از کشور مهاجرت میکنند که میلیاردها دلار این نیروها ارزش دارند. هیچ کشوری در دنیا در سال، میلیاردها دلار به استکبار جهانی کمک نمیکند، این میشود عمله ظلمه. دانشگاهها در کشور به مسیر دیگری میروند و کاری به نیازهای داخل ندارند و کسی هم نیست که به این پژوهشهایی که در دانشگاهها انجام میشود، نیازی داشته باشد و بهدردش بخورد.
در آبخیزداری یا غیر آبخیزداری و سایر دانشها، مهم این است که عقل را باید بهکار انداخت. وزارت علوم باید جایی باشد که بتواند تولید دانش را برای توسعه ملی و حل مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی نظام هدایت و کنترل کند و نقش رهبری داشته باشد نه مدیریت. این ساختار الآن وجود ندارد. وزارت علوم، وزارت ایجاد دانشگاهها شده است. البته اشکال ندارد که مجوز تأسیس دانشگاه بدهد ولی اگر کاری نداشته باشد که تأسیس این دانشگاهها چه نقشی در توسعه پایدار ملی دارد، آنگاه سیستم کَل وزارتخانه میشود، سیستم اپراتوری و دانش و پژوهشی هم که تولید میشود، قابل مصرف نیست و نمیتوان این دانشها را برای توسعه پایدار ملی در عرصههای مختلف مورد استفاده داد. علاوه بر وزارت علوم، سایر نهادها و وزارتخانهها نیز مثل جهاد کشاورزی، آموزش و پرورش و غیره باید ساختارشان جوری باشد که کار رهبری (leadership) انجام دهند.
تسنیم: وضعیت کنونی علم و دانش آبخیزداری در عرصه علم و عمل ما چگونه است و وضعیت مطلوب آن را چگونه ترسیم میکنید؟
امانپور: آبخیزداری که قبل از انقلاب آمد، بهعنوان یک گرایش در رشته جنگل یا مراتع یا منابع طبیعی مطرح بود، در حالی که آبخیزداری علمی است که اشرافیت بر همه منابع زیستی مثل آب و خاک و هوا و مرتع و جنگل دارد. چیزی که در وضعیت کنونی از آبخیزداری شاهد آن هستیم، حفاظت آب و خاک است و این حفاظت خاک و آب با استفاده از عملیات مکانیکی مثل ایجاد بند، چاله، چکدم، سد خاکی و غیره و عملیات بیولوژیکی مانند استقرار پوشش گیاهی امکانپذیر است، همه این عملیات برای این انجام میشود تا آب و خاک مورد حفاظت واقع شود، ولی آبخیزداری چیزی فراتر از این گونه عملیات است. آبخیزداری در واقع نوعی آمایش سرزمین است. در آمایش سرزمین و آبخیزداری، باید اطلاعات سرزمین و قابلیتهای منابع زیستی مورد شناسایی واقع شود و نیازها و مسائل و چالشها نیز احصا شود و بعد از شناسایی نیازها و قابلیتها، برنامهریزی میشود از قابلیتها و منابع برای رفع نیازها و مسائل استفاده شود، بهگونهای که منابع نهتنها تخریب و آلوده نشوند، بلکه آیندگان نیز بتوانند از این منابع بهنحو مطلوبی استفاده کنند، در این صورت است که بستر بهرهبرداری پایدار را فراهم کردهایم، در این صورت است که آبخیزداری نهتنها هزینهبر نیست، بلکه درآمدزا هم هست، بهشرطی که اقتصاد اکوسیستم را بهخوبی درک کنیم. در حال حاضر تصور بر این است که آبخیزداری صرفاً هزینه است، پس در نتیجه در وضعیت مطلوب آبخیزداری علمی جامع و کلان و ناظر به رهبری سرزمینی است، مشکل اساسی امروز ما فقدان همین رهبری سرزمینی است، باید این علم را تولید کرد و توسعه داد و مدل برای آن تعریف کرد.
البته باید گفت در مدیریت حوزه آبخیز، پدران ما همه روشهای بهرهبرداری پایدار از منابع را ابداع کردهاند، یعنی گفتهاند در بالادست حوزه آبخیز باید چهکارهایی انجام داد، در میانی چهکارهایی و در پاییندست حوزه آبخیز نیز باید چه فعالیتهایی برای بهرهبرداری پایدار انجام داد، مثلاً در حوزه میانی پدران ما گفتهاند که باید سیلاب روی آبرفتهای درشتدانه پخش شود تا آب در زمین نفوذ کند که در اصطلاح به این عمل آبخوانداری گفته میشود که نوعی آبخیزداری است. در قسمتهای پایینتر نیز در گذشته اجداد ما از بندسار میکردند و آنها آب را در استخرهای بزرگی پهن میکردند و با آن آب، باغات فراوانی ایجاد و محصولات مختلفی را تولید میکردند. این روشها را امروز باید بِروزرسانی کرد و مورد بهرهبرداری قرار داد. علاوه بر اینها در تمدن ما آمده و پدران و اجداد و گذشتگان بیان کردهاند که چطور میتوان زمینی را حاصلخیز کرد، یا چطور میتوان زمینی را نفوذپذیر کرد یا اینکه چطور میتوان زمینهای شور را اصلاح کرد و آنها را مورد استفاده برای کشاورزی قرار داد. همه این مباحث از مسائلی است که مبتلابه بوده و آبخیزداری برای آن جواب دارد و گذشتگان ما به آنها بهخوبی پاسخ دادهاند. تمامی این علوم وجود دارد و باید این علوم را شناسایی کرد و در مدیریت سرزمین و بهرهبرداری پایدار از آنها استفاده کرد.
تسنیم: آیا درک و تصور صحیحی از وضعیت مطلوب آبخیزداری که بدان اشاره کردید، در مسئولان ما وجود دارد؟
امانپور: نه متأسفانه، بسیاری از مسئولین ارشد نظام، تصور صحیح و درستی از آبخیزداری ندارند، حتی تصور قدیمی هم ندارند، نمایندگان مجلس، وزرا و مدیران ما با آبخیزداری بهدرستی آشنایی ندارند. افراد باید دقت کنند هر قدر بهلحاظ سلسلهمراتب بالاتر روند باید با اصول، مبانی و منطق علوم مختلف در سطح وسیع آشنایی داشته باشند و هرچه سلسلهمراتب پایینتر بیاید، باید در یک رشته تحصیلی خاص خبره باشند، مثلاً کسی که وزیر علوم است باید به منطق و و مبانی علوم مختلف از جمله آبخیزداری آشنایی داشته باشد.
تسنیم: مهمترین کاری که در حال حاضر دانش آبخیزداری باید بدان بپردازد و برای آن برنامه داشته باشد چیست؟
امانپور: همانطور که اشاره شد آبخیزداری علمی است که حاکمیت و اشرافیت بر بسیاری علوم مثل جنگل، مرتع، آبشناسی، اقلیم و غیره دارد، از این رو آبخیزداری علمی جامع و کلان و ناظر به رهبری سرزمینی است. باید این علم را تولید کرد و توسعه داد و مدل برای آن تعریف کرد. البته مدلهای مختلفی در این باره در دنیا وجود دارد که میتوان این مدلها را بومی کرد و مورد استفاده قرار داد. ما باید پایگاه اطلاعاتی هوشمند سرزمینی درست کنیم. ما باید آمایش سرزمین انجام بدهیم و مدلهای توسعه و آبادانی و پیشرفت را طراحی کنیم و اینکه کشور میخواهد به کجا برود.
متأسفانه در حال حاضر این مدلها وجود ندارد؛ برای همین است مثلاً یک سال سیبزمینی یا پیاز بسیار زیاد و ارزان است که برای زارع و کشاورز سود اقتصادی ندارد و یک سال بهاندازهای کم و گران است که مصرفکننده متضرر میشود. برای اصلاح این مسئله نیاز به مدل است، مدلی که این اطلاعات در آن وجود داشته باشد: برای مدل توسعه محصول سیبزمینی، کشور به چهمیزان سیبزمینی نیاز دارد، نیاز مصرفکننده چقدر است، چقدر باید صادرات شود، چهمیزان اراضی باید به کشت سیبزمینی اختصاص پیدا کند، چقدر سم و کود نیاز است، چه بذری و به چهمیزان بذر باید کاشته شود، بازار داخل و خارج آن چگونه است. متأسفانه الآن یکدفعه دولت تصمیم میگیرد که واردات شود و کشاورزان با این تصمیم بهشدت متضرر میشوند و این امور ناشی از فقدان آمایش سرزمینی و نبود رهبری و حاکم است، در واقع در اینجا حاکم و رهبر کسی است که مجموعه قوانین و مقررات را طراحی میکند، برای اینکه مجموعه خدمات تولید شود و در زمان تعارض و تزاحم منافع راهحل ارائه دهد. اگر کسی قوانین و مقررات را رعایت نکرد با او برخورد کند، منازعات را فیصله دهد و نظام تشویق و تنبیه داشته باشد. متأسفانه در حال حاضر در هر بخش توسعهای این قوانین و مقررات بهطور جامع وجود ندارد، چون رهبری در این زمینه وجود ندارد. البته این قوانین و مقررات باید عمر مفید داشته باشند و مثلاً هر از ۲۰ سال یا ۳۰ سال متناسب با نیازها و مسائل جامعه اصلاح یا مجدداً نوشته شوند.